زیر باران

دلنوشته‌ها، دیدگاه‌ها و اندیشه‌های یک دانشجو

زیر باران

دلنوشته‌ها، دیدگاه‌ها و اندیشه‌های یک دانشجو

در تلاش برای پیدا کردن نظم و دیسیپلین!

یکی از آرزوهای من اینه که به مدت یکماه تمام ساعت 5 صبح از خواب بیدار بشم، به مدت 20 دقیقه ورزش کنم، 20 دقیقه برای روز جاری برنامه ریزی کنم و 20 دقیقه هم یک پادکست/کتاب انگیزشی مطالعه کنم! (اطلاعات بیشتر: The 20/20/20 Formula)

البته قبلا به مدت محدودی این تجربه رو داشتم، زمانی که برای کنکور ارشد مطالعه می کردم اولا ارتباط خودم رو با دنیای بیرون کاملا قطع کرده بودم و پیگیر هیچ خبر/شبکه اجتماعی ای نبودم! دوما، همین 5 صبح بیدار شدن رو در برنامه ام داشتم و این خیلی به پیشرفت من کمک کرد تا حجم زیادی از مطالب رو مطالعه کنم و از رقبای خودم جلو بزنم. البته مهم ترین فایده این 5 صبح بیدار شدن، انگیزه به شدت بالایی هست که میگیری، وقتی تمام ایران در خواب ناز هستن، تو بیدار شده ای و داری برای رویا هات می جنگی! 

اما این روزها که تصمیم ام برای مهاجرت جدی تر شده (چشم انداز من از آینده ای که میتونم در این کشور داشته باشم اصلا خوب نیست!)، نیاز دارم که دوباره به اون نظم مورد نظرم دست پیدا کنم و لازمه این امر، کم کردن استفاده از شبکه های اجتماعی و خواب منظم هستش. میخوام بعد از چندین سال (شاید 15 سال) شب ساعت 10 خوابیده باشم تا موفق بشم ساعت 5 صبح سرحال و پر انرژی بیدار بشم!

با توجه به شناختی که از شخصیت خودم دارم، این صبح زود بیدار شدن و با انگیزه استارت زدن مثل بمب عمل میکنه و من رو کلی جلو می اندازه! بر عکس وقتی ساعت 9 به سختی از خواب بیدار میشم دوست دارم تا آخر روز یا اینستاگرام رو چک کنم یا در یوتیوب ویدئو ببینم!


به زودی این برنامه جدید رو در زندگی روزمره ام اجرا می کنم و از نتایجش باز هم اینجا می نویسم! Stay tuned!

بی انگیزگی مطلق! دردی که بعد از کنکور دچارش شدم.

سلام دوستان

از وقتی که کنکور ارشد تموم شده و نتایجش اعلام شده واقعا در وضعیت آشفته ای قرار دارم و توانایی انجام هیچ کاری رو ندارم.

نمیدونم، چون نتیجه دلخواهم رو از این کنکور لعنتی نگرفتم بی انگیزه شده ام. کلی چیز جدید برای یادگیری دارم، برنامه ای داشتم که چند تا نرم افزار تخصصی رشته ام رو یاد بگیرم، زبان بخونم، سرمایه گذاری در بورس رو یاد بگیرم و تحلیل تکنیکال رو بلد بشم، برنامه نویسی رو باهاش آشنا بشم.

اما انگار نه انگار! صبح تا ساعت 9 خوابم، بعدش هم تا یکم فید اینستاگرام رو چک کنم ظهر شده، نهار رو که میخورم بعدش هم یکم پای لبتاب میشینم میبینم شب شده!

الان هم که دارم این پست رو مینویسم قفل کردم روی این موزیک! حس خوبی بهم میده.

واقعا چرا ما برای تغییر کردن منتظر یک معجزه هستیم؟ چرا از زمان استفاده نمیکنیم؟

نوروز 97 بهانه ای برای شروعی هرچه بهتر

با عرض سلام و تبریک بابت تحویل سال نو

برحسب عادت اینجا در این وبلاگ میخوام راجب کارایی که کردم، اهدافی که داشتم، موفقیت ها و اتفاقات مهم سالی که گذشت بنویسم.

از 96 راضی ام، اما نه به مقداری که الان احساس خیلی خوبی داشته باشم، از هدف با خبر بودم، میدونستم برای چی باید بجنگم، میدونستم راه موفقیت کجاست اما از عمل خبری نبود!

سال 96 به شکلی گذشت که الان که دارم راجب کارهای مفیدی که انجام دادم فکر میکنم به جز دو سه مورد چیز خاصی به ذهنم نمیرسه! اما به هر حال از اینکه درجا نزدم و یا به عقب برنگشتم راضی ام.

و اما سال نو...

حتما شنیده اید که بهترین کار برای محقق شدن اهداف در ابتدا نوشتن آنهاست، خب چه جایی بهتر از این وبلاگ؟

 در این سال جدید قصد دارم اول از همه به سلامتی خودم بیشتر اهمیت بدم، ورزش رو در برنامه کاری ام قرار بدم، به امید خدا اگر شرایط فراهم بود لیسانس رو با معدل 18 در 7 ترم تموم کنم! و زبان رو بیشتر جدی بگیرم. از کتابای تستی که برای کنکور ارشد خریداری کردم استفاده کنم(نه مثل کتابای کنکور لیسانس که حتی یکبار هم ورق نزدم!) و همچنین مهمتر از همه ارتباطم رو با خدای خودم قوی تر کنم که هر موفقیتی که قرار هست حاصل بشه جز اراده ی او میسر نیست.


امیدوارم سال جدید نقطه عطفی بشه برای بهتر اندیشیدن، شادتر بودن و به اهداف مهم زندگی فکر کردن.

29 اسفند - 20 دقیقه قبل از شروع سال نو.

پیشنهاد مطالعه: تکنولوژی فکر دکتر علیرضا آزمندیان

امروز یک کتاب خیلی خوب میخوام بهتون معرفی کنم که میتوان آنرا جزء یکی از 100 کتابی که باید در طول عمر مطالعه کرد قرار داد.

کتاب تکنولوژی فکر آقای دکتر علیرضا آزمندیان، در زمینه کنترل ذهن، مدیریت افکار، هدف بندی و شیوه مثبت اندیشی رو به نحو احسن به خواننده نشون میده.

یکی از جذاب ترین بخش های کتاب هم، بخش مقدمه هستش که نویسنده راجب سرگذشت دوران جوانی، از دوران خبرنگاری در جبهه تا زندگی در امریکا و کسب درجه دکتری و بازگشت خود به ایران شرح داده است.

اگر شما هم مثل من دوست دارید به اهداف خیلی بزرگ برسید، اما از لحاظ شناخت خود یا باور به خود مشکل اساسی دارید و افکار منفی مانع از انجام موثر کار شما شده حتما پیشنهاد میکنم در روز یک ساعت برای خوندن این کتاب وقت بگذارید واقعا اثرگذار هستش.

در ادامه توجه شمارو جلب میکنم به یکی از جملات کتاب:

انسانی که مرتبا روی بدبختی ها و زشتی های زندگی متمرکز میشود، زندگی اش به قهقرا میرود و کسی که مرتبا به زیبایی های زندگی و نقاط امیدبخش تمرکز میکند زندگی اش قرین سعادت و موفقیت میشود و این خاصیت تمرکز است.

این کتاب رو میتونید از کتابفروشی های معتبر شهر خودتون تهیه کنید.

اگر پیشنهاد یا نظری راجب این پست دارید در غالب کامنت بنویسید، خوشحال میشم.