زیر باران

دلنوشته‌ها، دیدگاه‌ها و اندیشه‌های یک دانشجو

زیر باران

دلنوشته‌ها، دیدگاه‌ها و اندیشه‌های یک دانشجو

ترم ششم لیسانس: در سراشیبی فارغ التحصیلی

دوستان سلام.

همانطور که از عنوان پست فهمیدید، الان 17 تیر حدود 10 روزی هستش که امتحانات ترم ششم لیسانس رو پشت سر گذاشتم. از عملکرد این ترم خودم خیلی راضی هستم اما باز هم قانع نیستم و باید به روند صعودی خودم ادامه بدم. در دروس تخصصی به جز یک درس! هیچ نمره ای زیر 19 نداشتم. 11 واحد 20 گرفتم.

اما چه کنم از دست استاد بی معرفت! استادی که حال صحیح کردن برگه امتحان نداره و از روی اسم یا قیافه ادم ها نمره میده! میانگین نمرات کلاسش 10.3 هستش.

چند نفر از دوستام رو مردود کرده، همه واقعا شوکه شدن و میگفتن که مطمعن ان که نمره زیر 15 نمیگیرن اما الان مردود شدن.

یا مثلا کسی هست که سوالات امتحان رو مثل من کامل و دقیق جواب نداده، حتی قبل از امتحان سوالاشو از من میپرسید و من کاملا مسلط به درس براش توضیح میدادم. حالا نمره اش از من 2 نمره بیشتر شده. از دست این استاد من متنفرم! هیچ موقع یادم نمیره کاری که بر سر من آورد. 6 واحد از این استاد فقط 13.5 گرفتم.

به هر حال الان دیگه گذشته و مهم اینه که زندگی جربان داره، باید به فکر فردا بود...

اینم عکس کارنامه ای که مثل ترم پنجم خودم با اکسل درست کردم، معدلم رو در دو سیستم ایرانی و امریکایی نشون داده. فقط همین نمره 13.5 باعث شد که GPA از 4 به 3.7 افت بکنه.

این کارنامه اینجا باشه تا بعدا که مطالب اینجا رو مرور میکنم خاطرات این ترم نسبتا سخت واسم مرور بشه.

شرحی بر ترم پنجم کارشناسی

سلام; اول از همه بابت اینکه خیلی کم مینویسم عذرخواهی میکنم. نه اینکه وقت نوشتن نداشته باشم! چیزی برای گفتن ندارم، کار خاصی نکردم، نه تغییری نه تلاشی نه اتفاقی:(

از این یکنواختی خیلی خسته شدم و دلیلش هم شاید این باشه که خیلی تنهام. بیشتر اوقات تو خونه خودمو سرگرم کردم، گاهی با لبتاب، گاهی با تلگرام و اینستاگرام، اگر کار خاصی هم داشته باشم انجامش میدم.

دلیل این خستگی و بی انگیزگی دقیقا همین تنها بودنه! من خودمو داخل خونه زندانی کردم.

خب کسی هم نیست که باهاش بیرون برم، تمام دوستام در سراسر کشور پخش شدن و هرکدومشون دنبال زندگی خودشون! و اینکه جایی هم که زندگی میکنم زیاد شلوغ نیست مثل شهر های بزرگ که داخل پیاده روها قدم بزنم و ادمای جدید ببینم و کلی تجربه متفاوت تجربه کنم!

خب این خودش دلیل محکمی هستش که من تصمیم گرفتم با تمام توان خودمو از این مخمصه نجات بدم و اولین کاری که میکنم اینه که از این شهر برم، و فقط با قبولی کنکور ارشد تو یه شهر بزرگ این اتفاق میافته!

این مقدمه ای بود که یک تصویر کلی از اوضاع روحی این روزای من داشته باشید:) نا امید نیستم اما گذروندن این اوضاع کمی سخت شده واسم.

همانطوری که از تیتر پست پیداست میخوام شرحی بر ترم پنجم دوران لیسانس داشته باشم، از عملکرد کلی خودم راضی ام. به اندازه کافی تلاش کردم و الان از خودم لذت میبرم. اما متاسفانه یک سری بد شانسی هایی هم داشتم که باعث شد معدلم کم تر از چیزی که انتظار داشتم بشه!

هدفم این بود که هیچ درسی رو زیر 17 نگیرم اما متاسفانه 3 واحد درس رو خراب کردم و 16 شد! ولی به هر حال همین شکست درسی شد که ترم بعد (که از همین الان که دارم مینویسم هنوز شروع نشده)، بیشتر مراقب باشم و سعی کنم وضعیتمو از چیزی که الان هست بهتر کنم.

قول میدم پست بعدی رو که مینویسم کلی خبر خوشحال کننده و امیدوار کننده از خودم اینجا داشته باشم. بدرود.

پ ن: تصویری که در بالا مشاهده میکنید کارنامه ای هست از نمرات این ترم خودم که با اکسل درستش کردم و حتی معدلمو از 4 نمره هم حساب کردم^__^

پروسه انتخاب واحد دانشگاه ازاد!


خوب! همونجوری که از عنوان پست پیداست میخوام از پروسه ی انتخاب واحد دانشگاه ازاد صحبت کنم.

بعله، من در دانشگاه ازاد درس میخونم. جایی که فقط پول رو میشناسن! عجیبه اما جالبه بدونین که حتا برای اینکه بتونیم از اپلیکیشن اندروید دانشگاه برای دیدن نمرات و انتخاب واحد و… استفاده کنیم باید پول بدیم:)

واحد دانشگاه ازادی که من داخلش درس میخونم خیلی بزرگه، بالای 30 هزار دانشجو داره. یکی از دغدغه های ما تو پروسه انتخاب واحد پر نشدن کلاس هایی هست که از قبل تصمیم داشتیم بگیریم! بعضی از درسا رو هم که هنوز پر نشدن در سر ساعتی که برامون مقرر کردن پر میشن:) شاید این کار در کمتر از 30 ثانیه طول میکشه…

سیاست دانشگاه هم جوری هست که در زمان انتخاب واحد، مدیر گروه محترم جوری واحد ارائه میکنه که تو انتخاب واحد زیر 10 واحد گیرت بیاد تا مجبور بشی حذف و اضافه کنی چون اونوقت دیگه این مشکل حل میشه امّا… امّا برای حذف و اضافه مجبوری پول شهریه متغیرتو واریز کنی:)

سیاست جالبیه نه؟ شما چی فکر میکنی؟ اینهمه پول… 30 هزار دانشجو!

بگذریم…