زیر باران

دلنوشته‌ها، دیدگاه‌ها و اندیشه‌های یک دانشجو

زیر باران

دلنوشته‌ها، دیدگاه‌ها و اندیشه‌های یک دانشجو

بی انگیزگی مطلق! دردی که بعد از کنکور دچارش شدم.

سلام دوستان

از وقتی که کنکور ارشد تموم شده و نتایجش اعلام شده واقعا در وضعیت آشفته ای قرار دارم و توانایی انجام هیچ کاری رو ندارم.

نمیدونم، چون نتیجه دلخواهم رو از این کنکور لعنتی نگرفتم بی انگیزه شده ام. کلی چیز جدید برای یادگیری دارم، برنامه ای داشتم که چند تا نرم افزار تخصصی رشته ام رو یاد بگیرم، زبان بخونم، سرمایه گذاری در بورس رو یاد بگیرم و تحلیل تکنیکال رو بلد بشم، برنامه نویسی رو باهاش آشنا بشم.

اما انگار نه انگار! صبح تا ساعت 9 خوابم، بعدش هم تا یکم فید اینستاگرام رو چک کنم ظهر شده، نهار رو که میخورم بعدش هم یکم پای لبتاب میشینم میبینم شب شده!

الان هم که دارم این پست رو مینویسم قفل کردم روی این موزیک! حس خوبی بهم میده.

واقعا چرا ما برای تغییر کردن منتظر یک معجزه هستیم؟ چرا از زمان استفاده نمیکنیم؟

پست جدید بعد از یک سال: اتمام کنکور ارشد و مسیر جدید

سلام دوستای گلم.

از این که بعد از یک سال دارم این وبلاگ رو آپدیت میکنم از شما عذر میخوام، آخه دیگه این کنکور لعنتی حوصله ای باقی نزاشته واسم!

پیرو پست قبلی مربوط به کنکور ارشد، الان با یک بروزرسانی درمورد وضعیت ام اینجام، خیلی خلاصه میگم: از 20 تیر پارسال شروع کردم به مطالعه کنکور(خیلی جدی)، پیش رفتم و رسیدم به ترم 7 دانشگاه.

همیشه این دانشگاه لعنتی واسم یک مانع بود! بخاطر حضور در کلاس دانشگاه و وقتی که ازم تلف میشد خیلی حرص میخوردم ولی به هرحال میگذروندم. گذشت و رسیدم به ایام امتحانات پایان ترم هفتم که به کلی یک ماه پروسه مطالعه کنکور ارشدتعظیل شد و برای پاس کردن دروس دانشگاهی متمرکز شدم:(

بعد از دی ماه، با کمی خستگی توام با نا امیدی دوباره به مسیر ادامه دادم، تا جایی که وقتی ایام نوروز رسید به شکلی که میخواستم نتونستم مطالعه کنم و خسته شده بودم. از شانس بد ما بخاطر جریان سیل های نوروزی سال 97 در ایران، کنکور ارشد دو ماه به تعویق افتاد!  وقتی خبرشو شنیدم بی حال شدم و هزار لعنت رو فرستادم به باعث و بانی اون کسی که طرح دوفوریتی واسش تصویب کرد:(

به هرحال، بگذریم.. گذشت و وقت کنکور رسید، با وجود همه استرس هایی که بخاطر امتحانات پایان ترم هشتم دانشگاه داشتم، روز جمعه 23 خرداد کنکور رو دادم و در کمتر از یک روز دیگه امتحانات پایان ترم من شروع شد.. کنکور ارشد هم با همه سختی ها و تلخی ها گذشت! در مجموع 11 ماه مطالعه کردم واسش ولی در این مسیر دیدم افرادی رو که با 4 ماه مطالعه نتایج خیلی بهتری از من کسب کردن! دیدن این موارد خیلی منو اذیت میکنه...

و اما حالا که نتایج اعلام شده و در بین 35000 نفر رتبه زیر 300 کسب کردم، منتظرم که ببینم کدوم دانشگاه رو در شهر تهران قبول میشم:)

امیدوارم نتیجه ی خوشحال کننده ای بگیرم. تا خبر خوب بعدی بدرود.

ترم ششم لیسانس: در سراشیبی فارغ التحصیلی

دوستان سلام.

همانطور که از عنوان پست فهمیدید، الان 17 تیر حدود 10 روزی هستش که امتحانات ترم ششم لیسانس رو پشت سر گذاشتم. از عملکرد این ترم خودم خیلی راضی هستم اما باز هم قانع نیستم و باید به روند صعودی خودم ادامه بدم. در دروس تخصصی به جز یک درس! هیچ نمره ای زیر 19 نداشتم. 11 واحد 20 گرفتم.

اما چه کنم از دست استاد بی معرفت! استادی که حال صحیح کردن برگه امتحان نداره و از روی اسم یا قیافه ادم ها نمره میده! میانگین نمرات کلاسش 10.3 هستش.

چند نفر از دوستام رو مردود کرده، همه واقعا شوکه شدن و میگفتن که مطمعن ان که نمره زیر 15 نمیگیرن اما الان مردود شدن.

یا مثلا کسی هست که سوالات امتحان رو مثل من کامل و دقیق جواب نداده، حتی قبل از امتحان سوالاشو از من میپرسید و من کاملا مسلط به درس براش توضیح میدادم. حالا نمره اش از من 2 نمره بیشتر شده. از دست این استاد من متنفرم! هیچ موقع یادم نمیره کاری که بر سر من آورد. 6 واحد از این استاد فقط 13.5 گرفتم.

به هر حال الان دیگه گذشته و مهم اینه که زندگی جربان داره، باید به فکر فردا بود...

اینم عکس کارنامه ای که مثل ترم پنجم خودم با اکسل درست کردم، معدلم رو در دو سیستم ایرانی و امریکایی نشون داده. فقط همین نمره 13.5 باعث شد که GPA از 4 به 3.7 افت بکنه.

این کارنامه اینجا باشه تا بعدا که مطالب اینجا رو مرور میکنم خاطرات این ترم نسبتا سخت واسم مرور بشه.