زیر باران

دلنوشته‌ها، دیدگاه‌ها و اندیشه‌های یک دانشجو

زیر باران

دلنوشته‌ها، دیدگاه‌ها و اندیشه‌های یک دانشجو

افکار مزاحم یا افکار جهت دهنده؟

امروز پنجم فروردین بود و من از دیروز که درمورد نحوه فاند گرفتن برای ترید در فارکس یک رشته توییت مطالعه کردم تا الان ذهنم درگیر نحوه گرفتنش و درآمدی که از ترید با فاند 100 هزار دلاری خواهم داشت، شده!

از طرفی قرار بوده از اول فروردین روزی چند ساعت وقت صرف ساخت فایل پاورپوینت سمینار ارشد کنم که هی انگیزه ندارم و به عقب میندازمش! این درس هم فقط مایه استرس و اعصاب خوردی شده برای من. امیدوارم از فردا دیگه نه مهمون بیاد خونه و نه من برم مهمونی که روی سمینارم کار کنم.

علاوه بر اینها، از اینکه توانستم جهت حرکت قیمت بیت کوین رو درست تشخیص بدم خوشحالم. درست وقتی چند بار به سطح حمایتی 53k دلار برخورد داشت و معلوم بود که این حمایت دیگه چندان قدرتی نداره، پیش بینی کردم که قیمت تا 50400 افت میکنه و امروز دقیقا همین اتفاق افتاد! این مطلب اینجا بمونه تا بعدا درمورد تمام این وعده ها و صحبت هایی که درمورد بیت کوین هست قضاوت کنم و در ذهنم مرور کنم که به عنوان یک تجربه داشته باشم.

دانشگاه جدید، موقعیت های جدید، چالش های جدید

دوستان عزیزم سلام

بعد از مدت ها دوباره برگشتم! کلی اتفاق افتاده در عرض این چند ماه. از قبولی در دانشگاه جدید گرفته تا آشنا شدن با دوستان جدید و مواجه شدن با سختی ها و چالش های سخت تر از قبل!

اول از همه خدارا شاکرم که نتیجه زحمات یک ساله مطالعه برای قبولی در کنکور کارشناسی ارشد رو گرفتم و در یکی از دانشگاه های صنعتی تاپ 3 ایران قبول شدم (خودتون حدس بزنیدکجا :) )

در این مدت 2 ماهه که زندگی خوابگاهی رو در تهران شروع کردم، دوستان جدید زیادی پیدا کردم، با چالش های جدید روبرو شدم که من رو وادار به پیشرفت مداوم میکنه. دوست بودن با کسانی که هدف های والایی دارند خیلی به پیشرفت شخصی کمک میکنه، به شخصه از این موضوع خیلی خوشحالم.

درمورد چالش ها هم اگر یک مختصر اشاره ای بخوام داشته باشم اول از همه این هستش که خیلی زیاد باید درس خونم:) که با توجه به تجربه مطالعه کنکور این مسئله زیاد سخت نیست، دوم از همه دانش کم زبان هستش که واقعا اینجا کمبودش رو حس میکنم وسعی میکنم با مطالعه مستمر روزانه روز به روز بهبود ببخشمش.

جدای از این ها یکی از مهم ترین هدف های من ادامه تحصیل در مقطع دکتری هستش که خوب با این وضعیت این روزهای ایران قطعا مقصد من برای این بخش از زندگی خارج از ایران هستش. بنابراین باید خودم رو کم کم برای پروسه اپلای آماده کنم.

فراموش هم نکنم که بگم هوای این روزای تهران خیلی آلودست، واقعا شهرستان خودم چه هوای خوب و سالمی داشت که قدر ندونستم و فقط خواستم زندگی در یک شهر بزرگ را تجربه کنم!

از این به بعد سعی میکنم با فواصل زمانی کمتر اینجا رو آپدیت کنم. خوشحال میشم اگر از طریق این بلاگ دوستان جدیدی پیدا کنم. اگر شما هم شرایطی مشابه با من دارید برای من در کامنت ها بنویسید. دوستتون دارم

آذر ماه 1398.

برای سومین بار رنک 1 شدم

برای بار سوم رنک 1 کلاس شدم:)

چه حس خوبیه واقعا! چندروز پیش استادم طبق معمول نمره های میان ترم رو اعلام کرد و بعله! باورم نمی شد. دوباره؟ وای خدای من. برای بار سوم رنک 1 کلاس اون استاد شدم! استادی که همه میترسن باهاش درس بگیرن! استادی که تو کل استان معروفه به سخت گیری، استادی که 30 ساله داره زحمت میکشه و بهترین دانشجوهارو تربیت میکنه و البته استادی که منظبط ترین هست در نوع خودش!

به جرات میتونم بگم دلسوز ترین و بهترین استادی بوده که تا الان باهاش کلاس داشتم، یک استاد خوب فقط در زمینه علم و دانش نباید برای دانشجوهاش معلم باشه، بلکه باید یک الگوی رفتاری و اخلاقی خیلی خوب برای دانشجویان خودش باشه.

من همیشه عاشق این نوع شخصیت ها بودم و همیشه سعی کردم اونارو الگوی خودم قرار بدم!

خلاصه اینکه این ترم ، آخرین ترمی بود که با این استاد محترم میتونستم درس بگیرم:( و حالا میان ترم اون درس رو بالاترین نمره کلاسش شدم! خیلی خوشحالم! نه از بابت نمره، بلکه تونستم خودمو به خودم ثابت کنم، توانایی هامو درک کنم، بفهمم که من شرایط خودمو دارم و با بقیه فرق دارم، درک کردم که همیشه حتی با وجود سخت ترین شرایط رقابتی میتونم اول بشم:)

و این نشانه ی خوبیه برای ادامه ی مسیری که انتخاب کردم…

تمام شدن ترم سوم لیسانس

خب همینجوری که از تیتر پست پیداست الان سومین ترم کارشناسی هم به سرعت گذشت و وقتش رسیده بود تا من اینجا از رویداد ها و اتفاقات این ترم سخت و پرکار بنویسم.
قبل از شروع ترم با خودم تصمیم گرفته بودم که یه پرش خیلی بزرگ بزنم و خیلی نسبت به قبلم بهتر بشم.
خواستم که معدلم رو افزایش بدم در همین راستا شروع کردم به درس خوندن اما نه همه ی درسا. فقط یه درسو میخوندم! چرا؟ چون استادش سخت گیر بود و هر هفته امتحان میگرفت و یک فضای رقابتی سنگینی بین شاگرد زرنگای کلاس ایجاد کرده بود و منم دوست نداشتم از این قافله عقب بمونم و سخت تلاش کردم.
زمان به سرعت میگذشت تا امتحانای میانترم رو دادم. بر خلاف انتظارم که میخواستم از همه ی درسا نمره ی خوبی کسب کنم اما فقط در درسی که خیلی میخوندم نمره ی مورد انتظارم رو گرفتم.
بله ، همون درسی که براش زحمت میکشیدم. خداروشکر نتیجشم دیدم و رنک 1 کلاس شدم
اما متاسفانه از بقیه ی درشا نتونستم نمره ی میانترم خوبی کسب کنم و از همینجا بود که ضربه خوردم و نمرات پایان ترمم خیلی خیلی بد شد.
اونجوری که حساب کردم خیلی خیلی راحت میتونستم معدل بالای 18 داشته باشم ، اما متاسفانه  علی رغم تلاشای روزای اخر نشد که نشد!
اما خب الان که دارم بهش فکر میکنم میگم که من چیزی رو از دست ندادم. درسته که معدلم از اون چیزی که انتظارشو داشتم پایین تر اومده اما درس خیلی بزرگی گرفتم و اون درس اینه که یک شبه نمیشه به چیزی که میخوایی برسی.
شاید بعضی اوقات شانس داشته باشی و شب امتحان بخونی و اونو 20 بشی اما این قانون همیشه و همه جا صادق نیست
درسی که گرفتم این بود که از این به بعد باید همه ی درسارو به تعادل و در طول ترم مطالعه کنم تا به تثبیت اموخته های خودم کمک کنم.
اینجوری دیگه نیازی به خوندن کامل در شب امتحان نیست و با یه مرور کار حل میشه.
به خودم قول دادم که ترم بعد همشو جبران کنم . هرگز تسلیم نمیشم.
Some times you fail and some times you LEARN! so never give up

مقدمه

سلام

این اولین پست من در این وبلاگ هستش. در ادامه خودمو کمی معرفی میکنم:)

من یک دانشجوی ایرانی هستم . در این لحظه که دارم اینجا مینویسم 19 سال سن دارم و ترم سوم دانشگاهمو تموم کردم.

هدف از ساختن این بلاگ نوشتن راجب اتفاقات روزمره و اهداف و موفقیت های مسیر زندگی ام هستش.ایده ی اینجور وبلاگ نویسی رو از یک اقای دکتری گرفتم «که از دوران دانشجوییش تا زمانی که برای دکترا پذیرش گرفت و رفت امریکا». ایشون در مسیر زندگیشون سختی ها و ناامیدی ها و مشکلات بسیاری داشتن اما با غلبه به همه ی اینا موفق شدن.

خب من هم مثل خیلی بچه های دیگه ارزو ها و اهداف بزرگی دارم. هر روز راجبشون فکر میکنم. دوست دارم هرجور شده بهشون برسم.
پس اگر شما هم مثل من فکر میکنی و هدف داری خوشحال میشم که این وبلاگ رو دنبال کنی!

شاید مثل خیلی از وبلاگ نویس های دیگه دوست نداشته باشم کسی از هویت اصلی ام خبر دار بشه و انتظارم هم از شما همینه که به همدیگر احترام بگذاریم.


از لطفتون ممنون.