زیر باران

دلنوشته‌ها، دیدگاه‌ها و اندیشه‌های یک دانشجو

زیر باران

دلنوشته‌ها، دیدگاه‌ها و اندیشه‌های یک دانشجو

کنکور ارشد، از رگ گردن به شما نزدیک تر است!

شما هم مثل من وقتی اسم کنکور میاد ضربان قلبتون میره بالا؟

از خاطرات کنکور کارشناسی و دوران پیش دانشگاهی که متنفرم! چرا؟ چون تلاش نکردم، چون هدف نداشتم، چون از پتانسیل فوق العاده خودم استفاده نکردم، چون خود واقعی ام رو نشون ندادم!! بازم بگم؟ 4 سال از بهترین زمان عمرم رو بخاطر این بی فکری های دوران دبیرستان هدر دادم! دیگه نمیتونم به خودم اجازه بدم چنین چیزی تکرار بشه.

و حالا کنکور ارشد، فرصتی شده که بتونم سرپوشی بر این نقطه تاریک از زندگی ام بگذارم و برای همیشه فراموشش کنم. ارشد 98 بدون شک نقطه عطف بزرگی در زندگی من خواهد بود.

بگذریم، میخوام از برنامه ام در مقابل این حریف قدرتمند یعنی کنکور تعریف کنم، الان دقیقا اواسط تیر ماه هست و من حدودا 2 ماه و نیم فرصت دارم که 4 تا از دروس تخصصی + ریاضی رو بخونم. این چیزی هست که یکی از مشاورین کنکور ه خودش رتبه تک رقمی شده بهم توصیه کرده. با این اوصاف یکم برنامه ام سنگین هست اما مطمئنم که به راحتی و با برنامه ریزی از پسش بر میام.

باید بطور میانگین روزانه حداقل 8 ساعت درس بخونم تا به هدفی که میخوام برسم. ترم هفتم و هشتم هم با کمبود وقت مواجه میشم و باید زمان رو بهتر از قبل مدیریت کنم. مطمئنم که موفق میشم#