زیر باران

دلنوشته‌ها، دیدگاه‌ها و اندیشه‌های یک دانشجو

زیر باران

دلنوشته‌ها، دیدگاه‌ها و اندیشه‌های یک دانشجو

شرحی بر ترم پنجم کارشناسی

سلام; اول از همه بابت اینکه خیلی کم مینویسم عذرخواهی میکنم. نه اینکه وقت نوشتن نداشته باشم! چیزی برای گفتن ندارم، کار خاصی نکردم، نه تغییری نه تلاشی نه اتفاقی:(

از این یکنواختی خیلی خسته شدم و دلیلش هم شاید این باشه که خیلی تنهام. بیشتر اوقات تو خونه خودمو سرگرم کردم، گاهی با لبتاب، گاهی با تلگرام و اینستاگرام، اگر کار خاصی هم داشته باشم انجامش میدم.

دلیل این خستگی و بی انگیزگی دقیقا همین تنها بودنه! من خودمو داخل خونه زندانی کردم.

خب کسی هم نیست که باهاش بیرون برم، تمام دوستام در سراسر کشور پخش شدن و هرکدومشون دنبال زندگی خودشون! و اینکه جایی هم که زندگی میکنم زیاد شلوغ نیست مثل شهر های بزرگ که داخل پیاده روها قدم بزنم و ادمای جدید ببینم و کلی تجربه متفاوت تجربه کنم!

خب این خودش دلیل محکمی هستش که من تصمیم گرفتم با تمام توان خودمو از این مخمصه نجات بدم و اولین کاری که میکنم اینه که از این شهر برم، و فقط با قبولی کنکور ارشد تو یه شهر بزرگ این اتفاق میافته!

این مقدمه ای بود که یک تصویر کلی از اوضاع روحی این روزای من داشته باشید:) نا امید نیستم اما گذروندن این اوضاع کمی سخت شده واسم.

همانطوری که از تیتر پست پیداست میخوام شرحی بر ترم پنجم دوران لیسانس داشته باشم، از عملکرد کلی خودم راضی ام. به اندازه کافی تلاش کردم و الان از خودم لذت میبرم. اما متاسفانه یک سری بد شانسی هایی هم داشتم که باعث شد معدلم کم تر از چیزی که انتظار داشتم بشه!

هدفم این بود که هیچ درسی رو زیر 17 نگیرم اما متاسفانه 3 واحد درس رو خراب کردم و 16 شد! ولی به هر حال همین شکست درسی شد که ترم بعد (که از همین الان که دارم مینویسم هنوز شروع نشده)، بیشتر مراقب باشم و سعی کنم وضعیتمو از چیزی که الان هست بهتر کنم.

قول میدم پست بعدی رو که مینویسم کلی خبر خوشحال کننده و امیدوار کننده از خودم اینجا داشته باشم. بدرود.

پ ن: تصویری که در بالا مشاهده میکنید کارنامه ای هست از نمرات این ترم خودم که با اکسل درستش کردم و حتی معدلمو از 4 نمره هم حساب کردم^__^

برای سومین بار رنک 1 شدم

برای بار سوم رنک 1 کلاس شدم:)

چه حس خوبیه واقعا! چندروز پیش استادم طبق معمول نمره های میان ترم رو اعلام کرد و بعله! باورم نمی شد. دوباره؟ وای خدای من. برای بار سوم رنک 1 کلاس اون استاد شدم! استادی که همه میترسن باهاش درس بگیرن! استادی که تو کل استان معروفه به سخت گیری، استادی که 30 ساله داره زحمت میکشه و بهترین دانشجوهارو تربیت میکنه و البته استادی که منظبط ترین هست در نوع خودش!

به جرات میتونم بگم دلسوز ترین و بهترین استادی بوده که تا الان باهاش کلاس داشتم، یک استاد خوب فقط در زمینه علم و دانش نباید برای دانشجوهاش معلم باشه، بلکه باید یک الگوی رفتاری و اخلاقی خیلی خوب برای دانشجویان خودش باشه.

من همیشه عاشق این نوع شخصیت ها بودم و همیشه سعی کردم اونارو الگوی خودم قرار بدم!

خلاصه اینکه این ترم ، آخرین ترمی بود که با این استاد محترم میتونستم درس بگیرم:( و حالا میان ترم اون درس رو بالاترین نمره کلاسش شدم! خیلی خوشحالم! نه از بابت نمره، بلکه تونستم خودمو به خودم ثابت کنم، توانایی هامو درک کنم، بفهمم که من شرایط خودمو دارم و با بقیه فرق دارم، درک کردم که همیشه حتی با وجود سخت ترین شرایط رقابتی میتونم اول بشم:)

و این نشانه ی خوبیه برای ادامه ی مسیری که انتخاب کردم…

تمام شدن ترم سوم لیسانس

خب همینجوری که از تیتر پست پیداست الان سومین ترم کارشناسی هم به سرعت گذشت و وقتش رسیده بود تا من اینجا از رویداد ها و اتفاقات این ترم سخت و پرکار بنویسم.
قبل از شروع ترم با خودم تصمیم گرفته بودم که یه پرش خیلی بزرگ بزنم و خیلی نسبت به قبلم بهتر بشم.
خواستم که معدلم رو افزایش بدم در همین راستا شروع کردم به درس خوندن اما نه همه ی درسا. فقط یه درسو میخوندم! چرا؟ چون استادش سخت گیر بود و هر هفته امتحان میگرفت و یک فضای رقابتی سنگینی بین شاگرد زرنگای کلاس ایجاد کرده بود و منم دوست نداشتم از این قافله عقب بمونم و سخت تلاش کردم.
زمان به سرعت میگذشت تا امتحانای میانترم رو دادم. بر خلاف انتظارم که میخواستم از همه ی درسا نمره ی خوبی کسب کنم اما فقط در درسی که خیلی میخوندم نمره ی مورد انتظارم رو گرفتم.
بله ، همون درسی که براش زحمت میکشیدم. خداروشکر نتیجشم دیدم و رنک 1 کلاس شدم
اما متاسفانه از بقیه ی درشا نتونستم نمره ی میانترم خوبی کسب کنم و از همینجا بود که ضربه خوردم و نمرات پایان ترمم خیلی خیلی بد شد.
اونجوری که حساب کردم خیلی خیلی راحت میتونستم معدل بالای 18 داشته باشم ، اما متاسفانه  علی رغم تلاشای روزای اخر نشد که نشد!
اما خب الان که دارم بهش فکر میکنم میگم که من چیزی رو از دست ندادم. درسته که معدلم از اون چیزی که انتظارشو داشتم پایین تر اومده اما درس خیلی بزرگی گرفتم و اون درس اینه که یک شبه نمیشه به چیزی که میخوایی برسی.
شاید بعضی اوقات شانس داشته باشی و شب امتحان بخونی و اونو 20 بشی اما این قانون همیشه و همه جا صادق نیست
درسی که گرفتم این بود که از این به بعد باید همه ی درسارو به تعادل و در طول ترم مطالعه کنم تا به تثبیت اموخته های خودم کمک کنم.
اینجوری دیگه نیازی به خوندن کامل در شب امتحان نیست و با یه مرور کار حل میشه.
به خودم قول دادم که ترم بعد همشو جبران کنم . هرگز تسلیم نمیشم.
Some times you fail and some times you LEARN! so never give up

پروسه انتخاب واحد دانشگاه ازاد!


خوب! همونجوری که از عنوان پست پیداست میخوام از پروسه ی انتخاب واحد دانشگاه ازاد صحبت کنم.

بعله، من در دانشگاه ازاد درس میخونم. جایی که فقط پول رو میشناسن! عجیبه اما جالبه بدونین که حتا برای اینکه بتونیم از اپلیکیشن اندروید دانشگاه برای دیدن نمرات و انتخاب واحد و… استفاده کنیم باید پول بدیم:)

واحد دانشگاه ازادی که من داخلش درس میخونم خیلی بزرگه، بالای 30 هزار دانشجو داره. یکی از دغدغه های ما تو پروسه انتخاب واحد پر نشدن کلاس هایی هست که از قبل تصمیم داشتیم بگیریم! بعضی از درسا رو هم که هنوز پر نشدن در سر ساعتی که برامون مقرر کردن پر میشن:) شاید این کار در کمتر از 30 ثانیه طول میکشه…

سیاست دانشگاه هم جوری هست که در زمان انتخاب واحد، مدیر گروه محترم جوری واحد ارائه میکنه که تو انتخاب واحد زیر 10 واحد گیرت بیاد تا مجبور بشی حذف و اضافه کنی چون اونوقت دیگه این مشکل حل میشه امّا… امّا برای حذف و اضافه مجبوری پول شهریه متغیرتو واریز کنی:)

سیاست جالبیه نه؟ شما چی فکر میکنی؟ اینهمه پول… 30 هزار دانشجو!

بگذریم…